دانلود سریال Artificial City 2021

به هر حال تو واقعیت هم خیلیها هستن که هیچ وقت دستشون رو نمیشه و یا زور و قدرت و پول همیشه برنده هستن، این سریال هم حتما ساخته اینو نشون بده که خیلی تلخ و دردآور بود

ولی کاش نویسنده حداقل میذاشت حو هی و جونگ هی که همه چی شون رو از دست دادن ، به سیم آخر میزدن یه کاری میکردن یا حداقل این دو تا بهم میرسیدن و با هم زندگی میکردن 😂

یکی این سریال، یکی هم سریال مبهم ، دو سریالس بودن که منو تو خماری گذاشتن و وقتی آخرین نمای پایانی سریال و نشون داد تا چند دقیقه خیره و مات به صف نمایش بودم

جه هی(سوئه)دانشجوی هنر دانشگاه هانگوک دختر یک قاضی بابیش از سی سال سابقه درستکارو صادق ،با سخت گیری ومراقبت که نامش خدشه دار نشه ولی سوئه به خاطر سختی وفقر در زندگیشون ومقایسه خودش با بچه های دوستای ثروتمند پدرش،همیشه پدرشو سرزنش می کرده که چرا مثل بقیه رشوه نمی گیری ،ترفیع نمی گیری چراخرج تحصیل وعروسی خانواده اتو دادی که حالا اینقدبی پول وفقیری ومن ومادرم بایدسختی بکشیم،پدرش اینقددچار عذاب وجدان میشه که برای برآورده کردن آرزوی سوئه برای ورود به خانواده قدرتمند سونگجین برخلاف اعتقادواصولش درپرونده فسادمالی جون ایل( پسر بیولوژیکی هان سوک )اونو غیرمنصفانه تبرئه می کنه وبااین معامله سوئه(جائه هی) عروس دوم سونگجین میشه ،جلوی دادگاه ،هان سوک(مادرشوهرش)به سوئه میگه پدرت باسابقه سی سال درستکاری انتخاب عاقلانه ای کرد،حالا میتونی پاتو توی خونه من بذاری فقط یادت باشه،حدخودتوبدونی هیچ وقت فکر نکن یکی از مایی، تو فقط همسر پسر نامشروع یه راننده ویه مردهوسرانی ، فقط سعی کن برای سونگجین مفیدباشی،سوئه هم عشق دوست پسرسابقش(جونگ هو) که دانشجوی وکالت وفردی پرتلاش وباصداقت ولی فقیر بود برای رسیدن به ثروت وقدرت سونگجین رها می کنه وبه صورت نمایشی عروس دوم این خانواده میشه،پدرشم حافظشو ازدست میده ودیگه دخترشو نمی شناسه وبعددرآسایشگاه سالمندان زندگی می کنه،دوست پسرسابقش هم چنان وفاداروعاشق سوئه ودوست وتکیه گاهش درمواقع سختی وبحران زندگیش میمونه وبعد از اینکه دادستان میشه با تماس سوئه هرکاری که سوئه ازش بخواد برای کمک به موقعیت سوئه انجام میده،سوئه بعد از اینکه چندین بار سقط میکنه درحالی که برای حفاظت از موقعیتش درسونگجین به فرزند پسر احتیاج داشته ،باکمک دوست پسرسابقش باپرونده جعلی یه حاملگی ساختگیو برنامه ریزی می کنه وبعد با پرداختن پول یه نوزادپسرو براش به بیمارستان میارن ،البته همیشه برای این فرزندخواندگی پنهانی احساس گناه می کنه ،درحالی که نمیدونه زیرذره بین مادرشوهرشه وازهمه چی خبر داره ومادرشوهرش،بچه جون هیوک(شوهرسوئه) ویی سول رو که از( بار مینروا) زیرنظر داشته،بوسیله افرادش به دست سوئه رسونده،حتی برنامه داره روزی که سوئه دیگه برای سونگجین واهدافش استفاده ای نداشت و بی فایده بود،بعدازبیرون انداختنش، پسرش جون ایل وعروس بزرگش این بچه (هیون وو)رو به عنوان فرزندخوندشون بزرگ کنن.

یی سول وقتی یازده ساله بودپدرومادرشو از دست میده وبامادربزرگش درمحله هیون سانگ دونگ زندگی می کرده،وقتی بیست ساله بود خونه مادربزرگش درطرح توسعه مجددهیونگ سانگ دونگ درآستانه تخریب توسط گروه سونگجین قرار می گیره برای همین یی سول برای درخواست به تعویق انداختن تاریخ تخریب به اتحادیه شرکت بازسازی منطقه هیونگسان (وابسته به شرکت سونگجین به ریاست پدرشوهرسوئه) میره دراونجا برای اولین بار بادوستش نوجایونگ دختری که درپرورشگاه بزرگ شده ودربار مینروا(که تحت نظارت گروه سونگجین یعنی مادر شوهر سوئه است و درظاهر بوسیله برادرشوهرش مدیریت میشه ولی رئیس اصلی،این بار که فقط میزبان مشتری های وی آی پی وسیاستمدارای خاص بود، می سوک ،منشی کم حرف ومخزن اسرار مادرشوهر سوئه هست) آشنا میشه اون بهش پیشنهادمیکنه یه شب به این بار بیادکه مشتری های قدرتمند وبانفوذی داره که میتونه بهش کمک کنه،یی سول هم اون شب شوم به بارمیره ولباسی که دوستش بهش میده میپوشه ،بهش میگه سرتو بالا بگیروبنوش تا تاثیرخوبی بذاری واون شب اولین بار جون هیوک (شوهرسوئه) رو می بینه ،یی سول فکرمیکنه این همون فردقدرتمندیه که میتونه ازش برای خونه مادربزگش درخواست کمک کنه ولی شب درحالی که مست بوده با تماس تلفنی توسط پیشخدمت مینروا به ویلای مخصوص سونگجین برده میشه ومورد تجاوز شوهر سوئه قرار می گیره همون شب به دلیل تخریب خشونت آمیز وسرکوب اعتراضات مردمی با ریاست پدر شوهر سوئه (پیل سونگ)،درحادثه آتش سوزی خونه مادربزرگش،مادربزرگشو از دست میده،نوه جویانگ دختری که دربارمینروا کار می کرد،درحالی که یی سول باردار،بی پول وبدون سقف بود بهش کمک می کنه، همخونه نویانگ جو میشه و بچه رو به نام نو یانگ جو به دنیا میاره ،باسندجعلی فوت بچه دربیمارستان ولی درواقع بادریافت پولی بچه رو برای فرزندخواندگی فرستاد،مادرشوهر سوئه که یی سولو کاملا زیر نظر داره،با اطلاع از اینکه جائه هی (سوئه)مخفیانه می خواد یه بچه رو به فرزندی بگیره،(بچه یی سولوپسرشو) فرزندخوانده سوئه می کنه،از طرفی نویانگ جو دوست یی سول که در بار مینروا با دادستان کل رابطه داشته ،توسط همسر دادستان کل وافرادش مورد ضرب وشتم وشکنجه قرار می گیره،روزی که نویانگ جو باداشتن مدرک فیلم کتک خوردنش برای شکایت از همسر دادستان کل بیرون میره ودیگه برنمی گرده تا اینکه جسدشو دررودخانه هان پیدامی کنن ( به دستور مادرشوهرسوئه به قتل میرسه وموبایلشوبرای تهدیدهمسر دادستان کل پیش خودش نگه می داره بعد توسط دادستان کل برای حفظ موقعیتش طوری مدرک سازی می شه که انگارنوجانگ یو به خاطر قرضاش خودکشی کرده) یی سول که بعداز مادربزرگش نوجانگ یو تنها دوست وتکیه گاهش بود رو از دست میده تصمیم به انتقام از همسر دادستان کل وجون هیوک(شوهرسوئه) وگروه سونگجین می گیره ودرخونه پیشخدمت مینروا که از گذشته یی سولودوستشو می شناسه وهمه ماجرای زندگیشونو میدونه وبعداز ماجرای قتل نوجایونگ ،ییسولومثل خواهربزرگتروخانوادش میدونه ،طبقه بالای خونه نوجایونگ درهمون محله هیونگ سانگ که تخریبش با اعتراضات مردم نیمه کاره رها شده زندگی میکنه،پیشخدمت مینروا با گذاشتن دوربین مخفی دراتاق خصوصی بار ودر ویلای سونگجین وباهک دوربینای امنیتی فیلما وعکسای خاص از سیاستمدارا تهیه می کنه وباکمک ییسول به مشتری های خاصشون غیر مستقیم از طریق صندوق امانات، پول ومدرک رو مبادله می کنن،به همین ترتیب بدون اینکه هویت مشتری رو بدونن یک نسخه از مدارک اتاق نوجایونگ که شامل نام افرادبلندپایه اداره پلیس که هفت سال قبل درسرکوب مردم برای توسعه هیونگسان به گروه سونگجین کمک کردن ودرحال حاضر دروزارت اطلاعات ودرمجلس شورای ملی کره دارای منصب هستن و فیلم ضرب وشتم نوجایونگ بوسیله همسردادستان به دست مادرشوهرسوئه می رسه ودر اتاق مخفیش (کتابخانه پرونده های مخفی فساد سیاستمدارای کره )آرشیو می شه .یی سول هفت سال بعددرحالیکه تمام این مدت همسردادستانو زیرنظر داشته بافیلماوعکسای خصوصی دادستان کل بازنهای بار مینروا ازش باج می گرفته ،یه روز که دررستوران تعقیبش می کنه بافهمیدن رابطه دوستیش باسوئه (جه هی)که همسرجون هیوک هست و شنیدن حرفای سوئه که درتدارک نمایشگاهه واهداف جاه طلبانه اش برای آینده سیاسی شوهرش، برای انتقام ابتدا به عنوان کارآموزوارد گالری هنر سونگجین محل کار سوئه میشه تاازطریق سوئه به جون هیوک(شوهر سوئه) نزدیک بشه ،جون هیوک اصلا یی سولو به یاد نمیاره،ولی از ابتدا میخواد بی شرمانه درهر فرصتی بهش بچسبه وباهاش وارد رابطه بشه.

[شروع داستان( سکانس کاملش در قسمت ۱۸هست)سریال زمان حال هست ،شوهر سوئه باموفقیت ازدور مقدماتی باآرای بالا به مرحله نامزدی انتخابات ریاست جمهوری رسیده، یی سول که هنوز پوسترش روی دیوار نمایشگاه گالریه (بعداز ضرب وشتم بوسیله شوهر سوئه به دستور مادرشوهرسوئه به قتل رسیده) ولی قتلشو،با صحنه سازی خودکشی اعلام کردن،دراین شرایط ،سوئه برای انتخابات شوهرش به عنوان بانوی آینده کاخ آبی مصاحبه پخش زنده داره ودرفکر اینه که درمقابل دوربین پخش زنده فاش کنه مرگ یی سول ،قتل بوده نه خودکشی]

حالا فلش بک داریم به چند ماه قبل از قتل یی سول، یی سول بعد از هفت سال برای انتقام به عنوان کار آموز هنروارد گالری سونگجین میشه درحالی که سوئه(جائه هی) درحال برنامه ریزی برای یه نمایشگاه بزرگ نقاشی هست ،خانواده سونگجین درحال آماده شدن برای مراسم سالگرد بنیانگذار سونگجین هستن،تمام تمرکز سوئه اینه که نقشه مادرشوهرشو برای معرفی پسرش ( جون ایل) به عنوان رئیس سونگجین درمراسم یادبود پدربزرگش درجمع صاحب منصبان مهم سیاسی واقتصادی نقش برآب کنه ،برای همین باملاقات وتبانی با همسر دادستان کل که باهاش دوستی پانزده ساله از زمانی که کارآموزهنربوده داره وبا کمک سوئه سرمایه قابل توجهی از آثار هنری به دست آورده ،یواس بی تخلفات پولشویی وفسادمالی برادرشوهرشو به دست میاره وبه شوهرش که مجری خبر jbc تلویزیون هست میده ودرست درلحظه ای که مادرشوهرش می خواست درجلسه پایان مراسم ،ریاست پسرشودرگروه سونگجین اعلام کنه،درخبراعلام میشه که اسنادی از حساب مخفی وپولشویی وفسادمالی نایب رئیس سونگجین(پسرش) به دست اومده که باید دردادستانی بررسی و بازجویی بشه،بنابراین جلسه اعلام رئیس سونگجین کنسل میشه،مادرشوهرش وعروس اول که درحال انفجاره می فهمن که کار سوئه(جائه هی)بوده،ازاونجایی که همه چی زیر نظر مادرشوهرش هست،مادرشوهرسوئه اول به دیدن همسردادستان کل میره اونم میگه از شوهرش میخواد از جون ایل حمایت کنه،به شرطی که شوهرش رئیس دیوان تحقیقات فساد اداری وشوهرسوئه رئیس ارشدمدنی بشه،مادرشوهرسوئه ناراحت میشه ولی سکوت می کنه ،بعدهان سوک(مادرشوهرسوئه)به دیدن سوئه میره ومیگه هدفش از اینکار چیه وچی می خواد،سوئه هم میگه غرامت سالهایی که ازش برای سونگجین استفاده کرده ،درحالی که سالهاست عروس دوم سونگجینه وبرخلاف قولش که گفته بوده با آوردن فرزند پسر ،سهامدارسونگجین میشه ،حالا بچه به زودی دبستانی میشه وهنوز هیچی نداره ،مادرشوهرش ،سوئه رو به اتاق مخفی پرونده های فساد واختلاس افراد صاحب نفوذ کره جنوبی میبره،وگردن بند کلید در این اتاق رو بهش نشون میده ومیگه میدونم میخوای شوهرت ازپله دبیرارشد امور مدنی به ریاست جمهوری کاخ آبی برسه وپنج سال بانوی کاخ آبی باشی ،پس باید یه معامله ایی بکنیم، اگه بتونی عضوخانواده سونگجین رو هرچند که بامن هم خون نیست ،به کاخ آبی ببری وسونگجین قدرت اول سیاسی واقتصادی کشور باشه، این کلید متعلق به تو ودر راس گروه سونگجین قرار می گیری ولی اگه موفق نشی باید بی چون وچرا طلاق بگیری وبدون نفقه و پسرت بیسرو صدا اززندگیمون محو بشی،سوئه بااشتیاق گردن بند کلیدو می گیره وواردبازی خطرناکی میشه ،سوئه غرق درشادی وپیروزی بود که همون شب بهش خبر میدن،همسررئیس دادستان کل که فیلمی ازرابطه نوجانگ یو(دوست مقتول یی سول)با شوهرش از(گوشی نوجایونگ مرده)براش ارسال شده ،جسدشو توی وان حمام پیدا می کنن که باتیغ خودکشی کرده[مادرشوهرسوئه دوتا فیلم یکی از رابطه نوجایونگ با داستان کل دراتاق خصوصی بارمینروا ویکی فیلم تهدید به مرگ وکتک زدن نوجایونگ توسط همسردادستان کل رو از گوشی (نوجایونگ مرده) براش می فرسته وبعددرتماس تلفنی که باهاش داره تهدیدش می کنه،درحالی که بعد ازخودکشی همسردادستان کل تنها فیلمی که درگوشیش بوده فیلم رابطه با نوجایونگ بوده که از گوشی نوجایونگ مرده ارسال شده وبقیه فیلماوتماسای تلفنی به وسیله مادرشوهر سوئه پاک شدن،ولی یی سول وقتی ماجرای خودکشی رومی شنوه، فکر می کنه فیلمی که از رابطه دادستان کل بازنای بار مینروااز کامپیوتر گالری فرستاده باعث خودکشی همسردادستان کل شده درحالی که هفت ساله با ارسال این جورفیلماباکمک پیشخدمت مینروا ازش باج می گرفتن ]دادستان کل رو درحالیکه همون زمان با یه زن دیگه بود پیدامیکنن،سوئه بامرگ متحدقدرتمندش، درموقعیت سختی قرار می گیره ومادرشوهرش میگه باید کلیدو پس بده،سوئه از دوست پسر سابقش دادستان جونگ هو میخواد دراین باره تحقیق کنه،خودشم اول به یرین معشوقه اصلی دادستان کل شک می کنه که ازش یه پسرداره ولی چون همسردادستان کل بچه دارنمی شدپسرش به عنوان فرزندهمسردادستان کل ثبت شده بود وبااون زندگی می کرد،یرین بهش می گه ازبین زنایی که دادستان کل باهاشون بوده یه زمانی روی نوجانگ یو بیشتر حساس بوده وعصبیش می کرده، جونگ هو(دوست پسر سابق سوئه)آدرس خونه نوجایونگ(دوست یی سول) روپیدا می کنه می فهمه زن توی فیلم نوجایونگ هفت ساله مرده ولی عجیبه که نه مرگش گزارش شده ونه شماره اش غیرفعال شده، روزمراسم تدفین همسر دادستان کل ،درحالی که مادرشوهر سوئه برای اخراجش از سونگجین برنامه داشت، سوئه برنامه ریزی می کنه آخر مراسم تدفین فیلم رابطه دادستان کل در رسانه هاوفضای مجازی پخش بشه،به یرین(معشوقه ای که از دادستان بچه داره)میگه تصویر صورت زن توی فیلم واضح نیست ،همین الان بره داخل جمعیت حاضر درمراسم تدفینو مقابل دوربین رسانه هابگه زن داخل فیلم خودشه، اونم برای تثبیت موقعیت خودشو پسرش درخانواده دادستان کل میره درمراسم میگه زن داخل فیلم خودشه ،این زنو شوهر درمرحله طلاق بودن وخبر نداشته میخوان پیش هم برگردن،با علنی شدن فیلم رسوایی دادستان کل وصادرشدن حکم بازداشت جون ایل (برادرشوهرسوئه) ،مادرشوهر سوئه مجبور میشه عقب نشینی کنه،ازطرفی سوئه که به معلم ویولن پسرش که دقیقا ساعت وبرنامه کاری شوهرشو میدونه شک کرده بود ازطریق دوست پسرسابقش مطمئن میشه شوهرش با این زن رابطه داره، ازمادرشوهرش میخواد دراتاق مخفی کتابخانه (پرونده های فساد افراد بانفوذ کره جنوبی)باهم ملاقات کنن،بهش میگه من دوراه دارم میتونم ازطریق دادستان کل از بازداشت پسرت جون ایل جلوگیری کنم،یا اینکه میتونم پرونده حسابای مخفی پسرتو وخیانت شوهرمو افشاکنم ،پس چیزی برای از دست دادن ندارم،یا باید همه چیو کامل داشته باشم،یا اینکه همشو باهم نابود می کنم،برای مقابله بامعشوقه های متعدد شوهرم به قدرت بیشتری نیاز دارم،ازش سهام گروه تجاری سونگجینوکه برای تولد پسرش قول داده بود می خواد ولی چون وقتی شوهرش مدیرارشد مدنی بشه حساباشون بررسی میشه ،این سهامو وقتی گرفت اهدامیکنه به بنیادفرهنگی سونگجین درعوض کنترلومدیریتشو به دست می گیره،از طرفی یی سول که برای جلب توجه سوئه تلاش می کردیه مقاله درباره نقاشی های نمایشگاه ارائه میده و همونطور که میخواد سوئه رو تحت تاثیر خودش قرار میده ،سوئه میخواد از یی سول به عنوان روایتگر نقاشی های نمایشگاه استفاده کنه درحالی که عروس اول پروفسوریو جین سوک وزیر سابق فرهنگو انتخاب کرده،پروفسوریو پیرمردکثیفیه که ده سال قبل وقتی سوئه کار آموز هنر بودسوئه به عنوان استاد ازش میخوادتاکمکش کنه راهنمای نمایشگاه هنرمندان جوان باشه ولی اون کلید هتلو بهش میده ومیگه دختر خوشگلیه ودرعوض ازش توقع بی شرمانه داره ،عروس اول که قبلا بایی سول درگیری داشته واخراجش کرده از انتخاب یی سول به شدت عصبانی میشه،سوئه بدون توجه به عروس اول برای یی سول لباس میخره ومیره دنبالش به رستورانی که پاره وقت کار می کنه،ازش درخواست همکاری درنمایشگاه نقاشی می کنه ،ازطرفی سوئه از دوست پسر سابقش (دادستان جونگ هو) میخوادطبق خواسته مادرشوهرش تحقیق درمورد نوجانگ یو(دوست یی سول)رو متوقف کنه،دوست پسرش که از خیانت شوهر سوئه ومعامله با مادرشوهرشو میدونسته عصبانی میاددرخونشو برای جاه طلبی های بی حدش سرزنشش می کنه سوئه هم کرواتشو می کشه باعصبانیت می بوسشو عشق وعلاقه دوست پسرشو مسخره می کنه،خبر نداره کسیکه عروس اول برای جاسوسی سوئه گذاشته از همین صحنه عکس می گیره و به مادرشوهره میده، مادرشوهرش سوئه روز بعد میخواد ملاقاتش کنه،درحالی که عروس اول خیلی خوشحاله وزودتر سردبیروزنامه رو آورده تا درموردطلاق سوئه دراثر مصرف موادمخدر مقاله بنویسه ،مادرشوهره سوئه روبه اتاق مخفی میبره وعکساروبهش نشون میده ویه اسلحه شکاری روی گردنش میذاره ،سوئه درحالی که زانو زده سر اسلحه رو می کشه ومیگه اگه قراره از این به بعد برای همچین موردی بهش توهین بشه ترجیح میده بمیره،درکشمکش اسلحه بین سوئه ومادرشوهرش تیر شلیک میشه وسوئه غرق خون روی زمین میفته، به شوهرشم که همون زمان بازن دیگه ای ازبارمینروا بود خبرمیدن،مادرشوهره به منشیش میگه حالا که جه هی (سوئه) میتونه روی زندگیش ریسک کنه پس هنوز میتونه برای سونگجین فایده داشته باشه ،بعد ازاینکه سوئه به هوش اومد ورقای انتقال سهامی که برای پسرش قول داده بود بهش میده امضاکنه،سمت مدیریت بنیادفرهنگی سونگجینو بهش میده،یی سول هم به عیادتش میاد وشوهر سوئه ازش چشم برنمیداره یادش میره اصلا برای چی اومده بیمارستان،یی سول هم معذبه،سوئه متوجه میشه ویی سول بهش می گه از اون دخترا نیست بیشتر درمورد سوئه کنجکاوه که چه جور مردی رو برای زندگیش انتخاب کرده،شوهر سوئه وقتی رفت خونه شماره گوشی یی سولو از رزومه اش تبلت سوئه پیدامیکنه وبهش پیام میده روزی که روایتگر نمایشگاه هستو بهش خبر بده تاحتما بیاد ،اونم بابیزاری ولی محترمانه ازش تشکر می کنه،ازطرفی شوهر سوئه برای داشتن سمت دبیر ارشدمدنی از بخش خبر تلویزیون استعفا میده ،مادرشوهر سوئه عکسای شرم آور روابط شوهر سوئه با معلم ویولن، درویلای خصوصی[ عکسارو یی سول فرستاده،فکر میکنه سوئه هنوز شوهرشو نشناخته چه جور آدمیه] به سوئه نشون میده ومیگه الان باید درمقابل رسانه ها مراقب رفتار شوهرش باشه،سوئه معلم موسیقی پسرشو با تهدید به افشای بی اخلاقیش به مادرش ودادن پول به طور موقت از شوهرش دور می کنه،یی سول که آشفتگی سوئه رو زیرنظرداشته بهش نزدیک میشه ومگه حرفای تماس تلفنیشو شنیدهوبهش دلداری میده،سوئه که قبلا از نظرات هنری یی سول درمورد روایت نقاشی ها لذت می برد ،انگارگذشته خودشو دریی سول می بینه، باهاش احساس صمیمیت ونزدیکی بیشتری می کنه تا جایی که از خاطرات کودکی،آرزوهاش،فقرش ودوران دانشجویی خودش به یی سول می گه،حتی ازخودش انتقاد می کنه که جاه طلبه وگاهی بی رحمه ،اونم تاحدودی ازکودکی ومادربزرگش برای سوئه تعریف می کنه ومیخواد با یی سول دوست باشه،چندباری هم یی سولو به خونه اش درهیونگ سان میرسونه،حتی براش خونه می گیره ومیگه اونم درگذشته آرزو داشته کسی ازش محافظت کنه ولی ییسول به خاطر نفرت از شوهر سوئه قبول نمی کنه وازش می پرسه چرا بامردی که بهش اعتماد نداره زندگی میکنه چرا ازش طلاق نمی گیره،ازطرفی دادستان کل بعدازخودکشی همسرش از اونجایی که سوئه زیادی درمورد زندگی خصوصی وماجرای زنشوقتل نوجایونگ میدونه ،احساس خطر می کنه،نمیخواد موقعیت سوئه در سونگجین قویتربشه برای همین افراد صاحب منصبی که برای مراسم تحلیف سوئه (یون جه هی)برای مدیرعاملی بنیادفرهنگی سونگجین دعوت شده بودن ،با دخالت دادستان کل ،با بهانه های مختلف عذرخواهی می کنن که نمیتونن بیان تا مراسم تحلیفشو تحریم کنن،سوئه هم درجلسه همسران صاحب منصبان سیاسی با مادرشوهرش،یرین (معشوقه دادستان کل که ازش پسر داره وچون همسردادستان کل بچه دار نمی شده پسرمعشوقه شوهرشو به نام فرزندخودش ثبت خانوادگی کرده)والان که همسرش مرده با دادستان کل زندگی می کنه باخودش به این جلسه می بره،تا اونا میخوان سوئه ویرینو تحقیر کنن،سوئه مدارک رسوایی های اخلاقی وروابط شرم آور شوهر وبرادروخانوادشونوکه از پرونده های اتاق مخفی مادرشوهرش به دست آورده بینشون پخش می کنه ودهنشونو می بنده،بعدسوئه که فیلم ضرب وشتم نوجانگ یو رودراتاق مخفی دیده به دیدن دوست پسرسابقش میره با تحقیقات دادستان جونگ هو(دوست پس سابق سوئه)میفهمن افسری که شکایت نویانگ جو رو در دادسراپاک کرده ارتقا گرفته، نوجانگیو بوسیله فردی که همسردادستان فرستاده [درقسمت ۱۸ می بینیم به دستورمادرشوهرسوئه به قتل رسیده]به قتل رسیده دادستان هم قتلوخودکشی جلوه داده وپرونده روبسته وهمسردادستان بوسیله هم اتاقی ودوست نوجایونگ که هویتش ناشناسه هفت سال موردتهدیدوباج گیری بوده ،حالا دادستان کل که فهمیده سوئه وجونگ هو روی پرونده هفت سال پیش قتل نوجایونگ سرک می کشن،برای موقعیتش احساس ناامنی می کنه،سوئه به دوست پسر سابقش میگه به خانوادش که بهش متکی هستن فکر کنه و خودشو کاملا از این قضیه بیرون بکشه،نمیخوام همونطور که زندگی پدرمو خراب کردم همون بلا سرتوهم بیاد.ازطرفی مادرشوهرسوئه درجلسه ای از سیاستمداران احزاب مختلف جون هیوک(شوهرسوئه) رو مدیرارشدمدنی اعلام می کنن درحالی که همه بهش تبریک میگن،عروس اول باحسادت همون عکسی روکه سوئه دوست پسرشو بوسید برای شوهرش می فرسته وپیام میده اینم تبریک از طرف من،بهتره از پسرت آزمایش دی ان ای بگیری،اونم که قبلا یه حلقه با حروف اول اسم دادستان جونگ هو وجه هی دیده وروی خودکار جیب دادستانم همینطور بلافاصله از عموش میخواد براش اینکارو انجام بده ،وقتی نتیجه میاد از سوئه می پرسه هیون وو پسر منه ،اونم با نگرانی وترس میگه نه ولی شوهرش که آزمایش تایید ژنتیکو داره فکر می کنه سوئه از عصبانیت اینو میگه،سوئه خودشم از نتیجه دی ان ای تعجب می کنه،از طرفی مادرشوهرش ازاین قضیه برای بازی دادن سوئه وشوهرش( پیل سونگ) استفاده می کنه با سوئه تماس می گیرهووانمود میکنه سوئه الان مدیونشه وباید رام ومطیع باشه که از قضیه فرزندخواندگی اطلاع داشته و براش جمع وجور کرده نذاشته کسی بفهمه وسوئه زانو میزنه وطلب بخشش می کنه(هنوز خبرنداره طبق برنامه ریزی مادرشوهرش بچه واقعا پسرشوهرشه)وبرای رنج دادن شوهرش(پیل سونگ) به دروغ میگه هیون وو هم خونش وبچه پسرش نیست ونوه واقعیش مرده ،ازطرفی پیشخدمت بارمینروا به یی سول میگه باهک کردن دوربین امنیتی بارفیلم خصوصی رابطه شوهرسوئه با یه زن بار رو تهیه می کنه ودنبال مشتریش بوده که دادستان کل طبق نقشه ای که داشته دستور میده اونو به پروفسوریوجین سوک وزیرفرهنگ سابق بفروشه، پروفسور یو (وزیر فرهنگ سابق ،سیاستمدارکهنه کار فاسدوصاحب نفوذدرحزب حاکم) هم فیلم رابطه جون هیوک با زنی ازبار مینروا رو به گوشی سوئه میفرسته ودوباره بهش کلید هتلو میده ومیگه اگه میخوای شوهرت موقعیت دبیر ارشد مدنی رو از دست نده باید منو ببینی،سوئه می فهمه یه سر ماجرا به دادستان کل وصله ،منشی مادرشوهرش ومدیر بار باچک کردن دوربین امنیتی پسر پیشخدمتو که دوربیناروهک کرده پیدا می کنن وباپسره وعموی شوهرش به ملاقات دادستان کل میرن، پیشخدمت بارمینروا درحالی که صداش ضبط میشه اعتراف می کنه به دستور دادستان کل فیلم رابطه شوهر سوئه رو فروخته وسوئه تهدیدش میکنه اگه این فایل صوتی برای رئیس هان سوک(مادرشوهرش)بفرسته وبفهمه دادستان کل بهش خیانت کرده چه عواقبی داره و ازش دستور بازداشت وزیرفرهنگ سابقومیخواد،درهمین لحظه پیرمرد ب&ی شرم که توی هتل دوش گرفته و منتظر سوئه بود درو که باز میکنه دوست پسر سابق سوئه رو بامامورا می بینه که باحکم دادستان کل به جرم معاملات ارزی بازداشت میشه،درحالی که سوئه درگیر افشای فیلم رابطه شوهرش بودمتوجه میشه به علت فاجعه هفت سال پیش درطرح توسعه مجددهیونگ سانگ دونگ و تخریب خشونت آمیز وسرکوب اعتراضات مردمی به ریاست پدرشوهرش(پیل سونگ) ،شوهرش ازسمت مدیرارشدمدنی کنار گذاشته شده،سوئه که نمیتونسته تسلیم بشه شوهر رقت انگیزشو بدون اینکه خودش بدونه جلوی دوربین رسانه ها به ملاقات ودلجویی از خانواده های داغدار وبازمانده از حادثه هیونسانگ می بره وازشون عذرخواهی می کنه ،بااین کار سوئه به طورجهشی افکار عمومی به نفع شوهرش تغییر پیدامیکنه ومظلوم نمایی می کنن انگار فداکاری کرده برای کاری که پدرش هفت سال پیش انجام داده ازپذیرش مدیر ارشدمدنی خودداری کرده به عنوان احساس مسئولیت اخلاقی دربرابراشتباهات پدر،ناگهان دررسانه ها به عنوان یکی از کاندیدای ریاست جمهوری مطرح میشه،بعد سوئه برای تهدیدوتحت فشار گذاشتن دادستان کل پرونده سزارین نوجایونگو [ سوئه به اشتباه فکر میکنه نوجایونگ بچه دادستان کل رو حامله بوده وخبرنداره یی سول بچشو بااستفاده ازنام دوستش به دنیا آورده]می فرسته که نشون میده به طور جعلی مرده زایی داشته ولی بچه زنده هست وبه فرزندخوندگی فرستاده شده ،اگه میخواد این مدارک مخفی بمونه،درجلسات توجیهی شوهرش بایددردسته سه کاندیدای اول ریاست جمهوری باشه،منشی مادرشوهر سوئه بهش میگه هم اتاقی نوجایونگو پیداکردن ودرگالری باسوئه همکاری میکنه پس برای اینکه فعلاهویت مادر واقعی هیون وو آشکار نشه واز سوئه دورش کنن درهمین زمان فرد ناشناسی (منشی مادرشوهرسوئه)عکسی از یی سولو شوهرسوئه از هفت سال پیش دربارمینروا براش ایمیل می کنه سوئه درحالی که شوکه شده میخواد درباره این عکس بایی سول صحبت کنه ،یی سول که دربالای نردبان درحال نصب مشخصات نقاش کنارتابلو نقاشی بود بادیدن نگاههای سنگین شوهر سوئه که به نمایشگاه اومده بود معذب میشه ونزدیک بودبیفته ولی شوهر سوئه بغلش می کنه و با بی شرمی میخواد ببوستش که سوئه همون لحظه که می رسه این صحنه رو می بینه ناراحت میشه ولی به روی خودش نمیاره ،شب سوئه یی سولو تعقیب می کنه وسرزده به خونه جدیدش میره وعکسی ازبارمینرواکه براش فرستادن نشونش میده اونم میگه بعد ازفوت پدرومادش پیش مادربزرگش زندگی می کرده ووقتی نزدیک بوده خونشونو ازدست بدن به پول نیاز داشته وبه یه آدم قدرتمند که ازش بخواد جلوی خراب شدن خونشونو بگیره ولی همه چی رو باهم ازدست میده هم مادربزگشو هم خونشونو بعد بچه ای روبه دنیا میاره که با پول فرزندخوندگیش میتونه شهریه دانشگاه و بهای جایی برای زندگی رو بپردازه، سوئه متاثرمیشه وسرییسولو بغل می کنه وازش عذرخواهی می کنه که درموردش بدفکرکرده،بهش میگه حتما بچه اش باخوشحالی داره بزرگ میشه وخانواده ای که به فرزندخوندگی گرفتنش از یی سول برای به دنیا آوردن اون بچه سپاسگزارن،سوئه از دوست پسرسابقش میخواد کسی که از روی دشمنی عکس یی سولوفرستاده پیداکنه ومراقب یی سول باشه، روز بعد درحالی که قرار میشه برای یه برنامه تبلیغاتی ،یی سول سخنران نمایشگاه نقاشی درکنار شوهر سوئه باشه باید برای تمرین به سالن کنسرت می رفتن ،شوهرسوئه که بارها به یی سول پیام داده بودهمدیگرو ملاقات کنن ،یی سول بهش پیام میده به سالن کنسرت بیاد ،همون زمان سوئه هم برای تمرین سوئه به سالن کنسرت میره شوهر سوئه که زودتر رسیده بود دست یی سولو می کشه پشت پرده سالن میبره می خواد ببوستش،درحالی که سوئه از کنار پرده شوکه وباچشمان اشکبار داره نگاه میکنه،ییسول نمیذاره ومیگه اگه میخوای بامن باشی اول باید از زنت جداشی،اونم میگه جه هی زن ومادرعالیه ولی قلب منو به تپش نمیاره،کنارتومن میتونم خود واقعیم باشم بازم یی سول بهش میگه باید زنشو طلاق بدهونمیذاره که ببوستش،سوئه بادیدن این صحنه شوکه وآشفته بی سروصدا ازسالن میره وبه تماسای یی سول جواب نمیده،با موفقیت کنسرت گفتگوی هنری شوهر سوئه با همراهی یی سول برای تحت تاثیرقراردادن حاشیه نشین ها وخانواده های داغدار هیونگ سان، شوهرسوئه باریاکاری درافکار عمومی ونظرسنجی هابه عنوان کاندیدای ریاست جمهوری مورد تایید قرارمیگیره،عروس بزرگ به شدت مخالف موفقیت برادرشوهرشه به دیدن کاندیدای رقیب میره وبا دیدار مخفیانه باصاحب منصبان بانفوذ حزب حاکم میخواد اونارو به حمایت از کاندیدای رقیب تشویق کنه،سوئه برای مقابله با عروس اول، با برنامه ریزی یه حمله تصادف ساختگی به خودش ازطرف یه موتورسوار بااعلامیه هایی درمخالفت با شوهرش که مثلا ازطرف نامزدرقیب موردنظر عروس اول صورت گرفته درمقابل خبرنگار جی بی سی نقشه عروس اولونقش برآب می کنه ،جون ایل شوهر عروس اول هم وقتی از کارای پنهانی همسرشو می فهمه بهش میگه بهتره ازهم جدا شیم اونم جلوی مادرشوهرش به صورت پسرعزیزش جون ایل (برادرشوهرسوئه)سیلی میزنه ،ازطرفی دوست پسر سابق سوئه باچک کردن فایل سوابق یی سول وعکسای قدیمیش توجهش به انگشتر مشابه دست نوجایونگ که به تازگی پرونده قتلشوبررسی می کرده جلب میشه بعد عکس دوتاشونو باهم می بینه ومی فهمه هم اتاقی نوجایونگ یی سول بوده پس بچه شوهر سوئه رو یی سول به دنیا آورده،
،یی سول درحالی که توی خونه اش داره به جعبه لباس نوزادودفترچه زایمان ودکمه سردست شوهرسوئه که هفت سال پیش توی ویلا جامونده بودنگاه می کنه ،تصمیم می گیره همه چیو درمورد اینکه هم اتاقی نوجایونگ بوده وانتقامش به سوئه بگه برای همین به سوئه زنگ میزنه به خونه اش بیا درهمین لحظه دوست پسر سابق سوئه دادستان جونگ هوباهاش تماس می گیره که می خوادباهاش صحبت کنه وقتی یی سول باعجله میره بیرون جعبه لباس نوازادودکمه شوهر سوئه روی میزمیمونه وسوئه وقتی میاد ییسولو ببینه،درحالی که شوکه شده با دفترچه زایمان ودکمه سرآستین شوهرش که خودش چندسال قبل سالگرد ازدواج بهش داده،می فهمه ییسول از شوهرش بچه داشته واحساس خیانت می کنه بایادآوری حرفای یی سول فکر می کنه،یی سول برای گرفتن جای سوئه اصرار داره شوهرش طلاقش بده،درحالیکه درهمین زمان یی سول به دیدن دادستان جونگ هو رفته بود،دوست پسرسابق سوئه به یی سول میگه جه هی(سوئه)ربطی به قتل نوجایونگ نداره،اگه برای انتقام بهش نزدیک شدی بی سروصدا ازش دور شو واز اینجا برو سوئه بین کسانی زندگی می کنه که ازش متنفرن ومشکلات زیادی برای حل کردن داره،اگرهم دنبال بچه هستی، بچه مرده ولی یی سول میگه مصمم ترمیشه انتقام بگیره وعقب نشینی نمی کنه و طلاق جه هی (سوئه) رو برای محافظتش میخوادتا اونو از خانواده سونگجین جداکنه.بعد سوئه به دیدن دوست پسرسابقش میره وطبق معمول هروقت که به بن بست می رسه روی شونه اش گریه می کنه،اونم بهش میگه میتونه از این زندگی بیادبیرون وطلاق بگیره ولی سوئه میگه جون هیوکو من ساختمو به اینجا رسوندم زندگیموبه یی سول نمی بازم،شب زنگ درخونه سوئه رو میزنن ودروکه باز میکنه می بینه یی سولو کتک خورده وبیهوش پشت درخونه گذاشتن با یکی از اعلامیه های جعلی که سوئه برای جلو افتادن شوهرش ازرقیب انتخاباتی درست کرده بود،میفهمه کار مادرشوهرشه که براش خطونشون کشیده چراخودسرانه وبدون اطلاع من داری کار می کنی، یی سول که برای درمان شب خونه سوئه مونده بود،وقتی همه خوابن با کارد آشپزخونه میره بالای سرشوهرسوئه ولی شوهر سوئه بیدارمیشه ومچ دستشو می گیره درحالی که کارد توی دست دیگه اش پشت سرش بود مردک ابله به اشتباه فکرمیکنه یی سول از روی علاقه اومده بالای سرشو صورتش نوازش می که وبهش میگه میدونه چه احساسی داره درحالی که سوئه خواب نبود وهمه چیو می فهمه ،سوئه به دوست پسرسابقش میگه به شوهرش بگه یی سول کسی هست که هفت سال پیش باهاش دربار مینروا بوده وازش بچه داشته(فکر می کنن بچه مرده)،شوهره تا می فهمه با یی سول بیرون قرار میزاره وباتحقیر وتوهین بهش میگه هفت سال پیش رقت انگیز بودی ودرخواست کمک داشتی هنوزم رقت انگیزوبیچاه ای،اومدی باهمچین بهانه ای به زنم نزدیک شدیو میخوای تهدیدم کنی،چون خودت بدبختی با بچه ای که بدون اجازه به دنیا آوردی میخوای منو بکشی پایین، بگو هرچقدپول بخوای بهت میدم،ازطرفی
پدرشوهر سوئه میادو حساب پس اندازشو برای بودجه انتخاباتی پسرش به سوئه میده،سوئه صاحب منصبای جناح رقیبو که عروس اول باهاشون مذاکره کرده بود با افراددفتر انتخاباتی شوهرش متحد می کنه وفکر میکنه الان وقتشه از زیرسایه قدرت مادرشوهرش بیرون بیادومستقل عمل کنه ،درهمین زمان بهش خبرمیدن که مادرشوهرش باشنیدن خبر اینکه عروس اول برای طلاق ونفقه وکیل گرفته غش کرده ،وقتی به ملاقات مادرشوهرش میره باتصور اینکه بازی تمومه والان سوئه قدرت اوله، برای مادرشوهرش که برخوردتندی باهاش داشت خطو نشون میکشه،پشت سرش مادرشوهرش با پوزخند به منشی میگه الان وقتشه بچه یی سولوبراش پیداکنیم،به ییسول پیام میدن درهتل خانواده ای که که بچشو به فرزندخوندگی گرفتن میخوان ببیننش ،سوئه هم ازطرف دوست پسرسابقش میگه بهش خبردادن مادرهیون وو مخواد ملاقاتش کنه وکلیدهتلو بهش میده اونجا با یی سول که عکس نوزادی ومدارک تولد هیونوو رو داره روبرو میشه ومادرشوهرش بالبخند درحالیکه دست بچه رو گرفته واردمیشه،میفهمه ازاول الکی برای پنهانکاری احساس گناه داشته فرزندخواندگی کاملا با برنامه ریزی دقیق مادرشوهرش بوده ،سوئه باآشفتگی به یی سول میگه هیچی تغییر نکرده تو کسی بودی که بچتو فروختی وبافکر اینکه مرده راحت زندگی کردی ومن با احساس گناهی که مخفیانه فرزندخوانده گرفتم با عشق تمام وجودم بزرگش کردم،از حالا به بعدهم فکر کن بچه ات مرده وهمونطور مثل قبل زندگی کن، ولی یی سول میگه هرگز نمیذاره پسرش توی خونه ای با آدمی مثل جون هیوک زندگی کنه،سوئه میگه آره من دیوونه ام باتحمل بی احترامی وتحقیر هرچی ام سعی می کنم هیچی بهتر نمیشه ولی زندگیمو رها نمی کنم وزانو میزنه والتماس میکنه ییسول بره ولی یی سول میگه هرگز نمیره وصبرکنه تاببینه چه تصمیمی درموردش میخواد بگیره،ازطرفی پروفسوریو جین سوک(سیاستمدارفاسدی که دوبارکلیدهتلوباپیشنهادشرم آوربه سوئه داد،درحال حاضر درحزب حاکم کره هست تا می فهمه نتایج نظرسنجی به نفع شوهر سوئه هست برای اینکه دردولت بعدی جایگاه داشته باشه)یه جنجال ساختگی برای جعل نقاشی درنمایشگاه سوئه راه میندازه تا خودشو وارد بازی سیاسی سونگجین کنه،مادرشوهر سوئه هم ازش استقبال می کنه،سوئه رو تحت فشارمیذاره که بایداز ریاست بنیاد فرهنگی کناره گیری کنه،کلیدو پس بده وطلاق بگیره وپروفسور یو جین سوک (فسیل فاسد روبه دلیل تجربه ونفوذ سیاسی ازاول پیدایش کره جنوبی،واجدشرایط ریاست حزبشون میدونه)وباید درستاد انتخاباتی جون هیوک باشه،سوئه که باقضیه بچه یی سول، الان درلبه صخره قرار داره،دوباره زیردست وفرمانبردار مادرشوهرش میشه ومیگه نه استعفا میده نه طلاق می گیره وتمام سعیشو برای موفقیت شوهرش درانتخابات می کنه وقبول می کنه که این پیرمرد کثیف(پروفسوریو جین سوک) مطابق خواست مادرشوهرش، برنامه های انتخاباتی شوهرشو به دست بگیره، بعدمادرشوهرسوئه،برای اینکه میخواد پسرعزیزش جون ایل رئیس سونگجین بشه وطلاق، اونودرموقعیت نامناسبی دررسانه ها قرارمیده،برای همین همه امتیاز تبلیغاتو آگهی های سونگجینو از روزنامه پدر خانواده عروس اول می گیره ،پدرعروس اول هم به دخترش میگه اگه از خانواده سونگجین طلاق بگیره حق برگشتن به خونه پدریشو نداره،مادرشوهرش به عروس اول میگه حسادت توبه جه هی(سوئه)باید پله ای برای صعودت باشه،کاری کن اون مطیعت باشه وهرکاری که میخوای قبل از اینکه بگی برات انجام بده این روشی هست که من سالها سونگجینوبا استفاده از افرادم اداره می کنم،بعد با افزایش سهام جون ایل برای رسیدن به هدفش که ریاست کل سونگجین توسط پسرش ،جون ایل هست ،عروس اول رو که همه سهامشو به بنیاد سونگجین اهداکرده،جانشین خودش درریاست بنیاد میکنه، روزبعد یی سول یه پاکت محرمانه روبه پیشخدمت مینروا میده ومیگه اگه اتفاقی برام افتاد اینو به دست دونگ مین خبرنگار جی بی سی برسون(یی سول اتفاقی بااین خبرنگارکه درمورد قتل نوجایونگ وبعد در موردخانواده های داغدار فاجعه هیونگسان اطلاعات وگزارش تهیه می کردآشنا میشه وبعد توی نمایشگاه وخونه سوئه برای همکاریش با ستاد انتخاباتی شوهرسوئه، بیشترباهاش نزدیک میشه تصور می کنه آدمیه که به اصول کاریشو عدالت پایبنده وبابقیه فرق داره ) بعد باتماس سوئه به دیدنش میره سوئه بهش پاکت پول میدهو میگه برو برای خودت یه آپارتمان بگیروبرای خودت یه زندگی جدیدو شروع کن ،ییسول میره یه خونه کناردبستان پسرانه پیدامیکنه وقولنامه میکنه بعدبرای پسرش کفش میخره(هرگز فرصتی پیش نمیاد این کفشو بهش بده) وازدور نگاه می کنه باسوئه سوار ماشین میشه،سوئه می بینه وباپسرش سه تایی شب به کمپ تفریحی میرن،هیون وو از اولین ملاقاتش بایی سول ناخودآگاه کشش عاطفی وعلاقه خاصی داشت ولی حالا محبتش به ییسول،سوئه رونگران می کنه،درحالی که هیون وو میخواد برای بازی با خرگوش یی سولو با خودش ببره،سوئه بامستخدم میفرستشو به یی سول میگه اگه میخوای هیون وو رو ببری قبلش باید رابطه ات باپدرشو اینکه با پول فروختیشو براش توضیح بدی، یی سول باچشمای پرازاشک با سکوت پا میشه بره وسوئه درحالیکه ازپشت سربا اضطرابونگرانی نگاش میکنه هیون وو صداش میزنه ومیگه یی سول کجا رفته ،اونم گریان بچه روبغل میکنه،مادرشوهر سوئه که کلیدو ازش گرفته وکاملا سوئه رواز برنامه های انتخاباتی شوهرش کنار گذاشته باهاش تماس می گیرهومیگه اگه میخواد خودشو ثابت کنه هنوز برای سونگجین فایده داره،جلوی مقاله خبرنگارجی بی سی (دونگ مین)رو درحمایت از خانواده های داغدار حادثه تخریب هیونگسان درحادثه هفت سال قبل بوسیله پدرشوهرشوبگیره، سوئه به ملاقات خبرنگار (دونگمین)که خودشم از افرادیه که باستادانتخاباتی شوهر سوئه همکاری میکنه میره،باشناختی که ازاین خبرنگار داره میدونه درظاهر درستکاروپایبند به اصولوعدالت خواهه ولی باوصل شدن به آدمایی مثل شوهرسوئه دنبال فرصتیه تاخودشو بالا بکشه،بهش عکسای خصوصی رابطه شوهرشو بایی سول از ویلای خصوصی سونگجین درهفت سال پیش نشون میده ومیگه من به این علت جلوی ادامه گزارشتو گرفتم،وبهتره بدونی بچه ای که الان فرزندخوانده منه بچه یی سول وشوهرمه،میدونم که از جون هیوک می خوای به نفع خودت استفاده کنی ،به این عکسا نگاه کن ،واقعا شهامت داری همه چیو درمورد جون هیوک بگی،بعدوقتی سوئه به نمایشگاه میره با دیدن یکی از خانواده های داغدار هیونگسان که برای دیدن یی سول اومده، برحسب اتفاق متوجه میشه مادربزرگ یی سول هم درلیست فوت شدگان حادثه هفت سال قبله،برای همین دنبال پیشخدمت مینروا می فرسته ومیگه کاملا تعریف کنه هفت سال قبل درویلا چه اتفاقی افتاد اونم میگه یی سول اصلا از دخترای بار نبود فقط یه شب بادوستش نوجایونگ برای کمک گرفتن از یه آدم قدرتمندوبانفوذ برای جلوگیری از تخریب خونه مادر بزرگش به بار مینروا اومد ولی اوضاع از کنترل خارج شد اون مست بود تلفنی از ویلا خواستنش وقتی اونجا از جون هیوک لعنتی درخواست کمک کرد اون به یی سول تجاوز کرد،سوئه شوکه شد وگریان وعصبانی به دیدن مادرشوهرش رفت وبهش گفت از اول همه چی نقشه وبرنامه ریزی خودش بوده ویی سول و سوئه هردوقربانی بازی کثیفش بودن،بهش میگه باید تاوانشوبده،مادرشوهرش میگه فکرمی کنی جرات وقدرتشوداری که بتونی درمقابل من بایستی،سوئه میگه وقتی نمیتونم همه اون چیزی که می خواستم داشته باشم،همشوباهم نابود می کنم ،ازطرفی شوهرسوئه که باتماس پدرش می فهمه که سوئه همه چیودرموردهفت سال پیش وتجاوز شوهرش به یی سول درویلا فهمیده،نگرانه خبری درموردیی سول بیرون درز پیداکنه،پس با یی سول تماس می گیره برای دیدنش به دفترستادانتخاباتش بره ، وقتی یی سول از پیشخدمت مینروامیشنوه که سوئه وقتی فهمید به یی سول تجاوز شده شوکه شد وگفته خودش به همه چی رسیدگی می کنه یی سول باچشمان اشکبار امیدوارمیشه که بالاخره سوئه باورش کرده ،ومیگه باید به دیدن شوهر سوئه دردفترش بره،خبرنگار(دونگ مین)که پایین پله ها بودومی خواست درموردعکسای اونو شوهر سوئه از یی سول بپرسه وقتی میشنوه یی سول داره به ملاقات شوهر سوئه میره،جلونمیره ازنصف راه پله برمی گرده،یی سول قبل از رفتن به سوئه پیام میده که بایدتوی دفتر جون هیوک ببینتش،شوهرسوئه میخوادییسولو توجیه کنه متجاوز نیستواصلایادش نمیاداون شب چی شده ولی ییسول میگه من برای حفاظت از خونه مادربزرگم نیازمند کمک از یک آدم قدرتمند بودم هرگز همچین اجازه ای بهت ندادم چیزی که تواصلا به یاد نداری باعث وحشتوکابوس زندگی من بوده بایدازاول جلوت میایستادم تاالان بابچه من زندگی نمی کردی،شوهرسوئه وقتی می فهمه هیون وو بچه یی سوله و با برنامه ریزی نامادریش فرزندخوانده سوئه شده از عصبانیت دیوانه میشه وبه سمت یی سول حمله میکنه بادرگیری فیزیکی که دارن گردنش باناخن یی سول زخمی میشه ویی سول به راه پله فرار می کنه،درهمین لحظه مادرشوهرسوئه با جون هیوک تماس میگیره سریع به دیدنش بره،اونجا یکی از افراد مادرشوهرسوئه توی راه پله ییسولودنبال می کنه ووقتی پایین پله پرت میشه پاشو روی دست یی سول میذاره نتونه گوشیشو برداره ،بعدباموهاش ییسولو از پله ها بالا میکشه،سوئه که از پایین ساختمان تازه رسیده بودو باگوشی یی سول تماسومی گرفت باصدای وحشتناک پشت سرش می بینه جسدیی سول ازطبقه بالای ساختمان غرق درخون روی سقف ماشین جلوی درسقوط کرده،شوکه بود که پیشخدمت مینروا ازپشت دستشو می کشه ومیگه شوهرش یی سولو کشته،باید فرار کنه ،سوئه شوک زده به اداره پلیس میرهو پیامک یی سولو نشون میده که میخواسته باهاش ملاقات کنه ،درهمین لحظه منشی مادرشوهر سوئه ووکیل سونگجین نمیذارن ادامه بده وسوئه رو به خونه مادرشوهرش می برن اونجا یه نامه جعلی خودکشی به جای نامه واقعی که یی سول برای سوئه نوشته ومنشی توی خونش پیدا کرده بود به سوئه میدن، ولی بازم سوئه به شوهرش مشکوکه ،سوئه پیشخدمت مینروا رو به خونه دوست پسرسابقش فرستاده بود تا درامان باشه اونجا دادستان جونگ هو ازش یه فیلم میگیره که توش اعتراف می کنه یی سول خودکشی نکرده،پیشخدمت مینروا مطابق خواسته یی سول پاکتی رو که گفته بود برای خبرنگار(دونگ مین )میفرسته توی پاکت نامه ای بود که نوشته هفت سال پیش درویلای سونگجین شوهرسوئه بهش تجاوز کرده وهیون ووپسرشه، بایه اسناد از تخلفات افرادبلندپایه اداره پلیس که هفت سال قبل درسرکوب مردم برای توسعه هیونگسان به گروه سونگجین کمک کردن ودرحال حاضر دروزارت اطلاعات ودرمجلس شورای ملی کره صاحب منصب هستن والان درستاد انتخاباتیش باهاش همکاری می کنن،بعدپیشخدمت مینروا درملاقات باخبرنگاره فیلمی که دوست پسر سابق سوئه از اعترافش گرفته بهش میدهو میگه سوئه ودادستان جونگ هو به همه چی رسیدگی می کنن ،خبرنگاره هم مستقیم همه چیو(محتویات پاکت وفیلم اعتراف پیشخدمت مینروا)رومیذاره کف دست مادرشوهرسوئه وحتی میگه شنیده که اونشب یی سول می خواسته به دیدن جون هیوک بره ،ولی به جای پلیس مستقیم رفته پیش مادرشوهر سوئه اونم بهش لبخندمیزنه،بلافاصله خبرنگاره یه شبه ارتقا پیدامی کنه میشه خبرنگاراخبارصبحگاهی جی بی سی،ازطرفی سوئه درحالیکه منشی مادرشوهرش تعقیبش می کنه

درخانه سالمندان که پدرش هست بادوست پسرسابقش ملاقات میکنه واونم فیلم اعتراف پیشخدمت مینرواروبهش میدهومیگه نتونسته گوشی یی سولو پیداکنه وقتی برمیگرده مادرشوهرش توی خونه اش منتظرشه ،باخونسردی بهش میگه که قاتل یی سول خودش هست درهمین لحظه بهش پیام میدن که دادستان جونگ هوبه عنوان مظنون به قتل یی سول بازداشت شده وفیلم اعتراف پیشخدمت مینروا روباادیت ودستکاری خبرنگاره از اخبار پخش می کنن ومیگن واضحه اعتراف شاهد تحت فشار دادستان جونگ هو بوده،مادرشوهرش به سوئه میگه حالا فهمیدی توهیچ کاری برعلیه من نمیتونی انجام بدی ،سوئه مایوس وناامیددرحالی که هم از مادرشوهرش می ترسه هم برای خانواده دوست پسرسابقش نگرانه،تسلیم میشه تا دوباره مطیع مادرشوهرش باشه وجونگ هو آزادبشه،باتلاش سوئه ونداشتن مدارک کافی دادستانو آزادمیکنن،طبق برنامه ریزی پروفسوریو(فسیل فاسد )برنامه های انتخاباتوپیش می برن،حتی توی ماشین براش معلم ویولن هیون وو رو هم بی سروصدا گذاشته بود که سوئه مبهوتو شوکه می بینه که وقاحت شوهرش سرریز کرده،مادرشوهرش که از منشیش درمورد معلم ویولن شنیده به سوئه میگه حتی اگه اسمی هم که زن جون هیوک باشی برای انتخابات باید این رسوایی رو جمعش کنی اونم با دختره توی رستوران قرار میزاره ،چندتامیز اونورتر یرین معشوقه سابق دادستان کل داشت بایه وکیل درمورد اینکه چطوری پسرخودشو بیاره توثبت خانوادگیشو همسررسمی دادستان کل بشه مشاوره می گرفت،معلم ویولن با بی شرمی به سوئه میگه چراطلاق نمی گیریوفقط اسمی همسرجون هیوک موندی،خیلی بی وجدانی که میخوای به زور با فرزندخواندگی هیون وو اونو پیش خودت نگه داری،حالا که مادرهیون وو مرده دیگه چراموندی ،هنوزداشت ادامه می داد که یرین ازپشت سرمحکم یه پس گردنی بهش میزنه تادهنشوببنده،سوئه هم ماتومبهوتوشوکه از این حجم وقاحت فقط با سکوت به دختره نگاه می کرد،بعدش یرین به سوئه میگه ازت ناامیدشدم قبلا خیلی خفنو بزرگ بودی پس بامن که یه دختر بار بودم چه فرقی داری،سوئه هنوز درشوک ویاس وناامیدی هست بادیدن کتاب فرهنگ لغت جامونده یی سول درنمایشگاه که با ماژیک قرمز دورکلمات تجاوز،ترس،مرگ،خودکشی خط کشیده ،بادرک احساس یی سول گریه می کنه به ملاقات پدرش که آزایمرداره درخانه سالمندان میره پدرسوئه یه جفت گوشواره مروارید که لای پارچه توی وسایلش بودو به سوئه میدهومیگه اینو به دست همسرش برسونه، دربرگشت منشی مادرشوهرش بهش میگه شوهرتون بعداز ملاقات باقاضی یون (پدرسوئه)درخانه سالمندان رتبه اشون بالا رفته و درنظرسنجی آزمایشی رتبه اول بین کاندیدا هستن ،سوئه هم بایدبرای مصاحبه زنده درسالن گالری آماده بشه ،سوئه بهش میگه میدونه تاحالا چندنفرو برای مادرشوهرش کشته،اونم میگه بالاخره روزی تاوان کاراشومیده ولی هرگز سودشخصی نداشته،بعد به سوئه نامه اصلی یی سولو میده ،یی سول داستان زندگی تلخشو از جایی که به سونگجین وشوهر سوئه گره خورده برای سوئه تعریف کرده، ازروزی که برای درخواست تعویق به اتحادیه شرکت بازسازی هیونگسان رفته ودیدن دوستش جلوی دراتحادیه وباهاش به بارمینروا رفته ودیدن شوهرسوئه که ازش برای خراب نشدن خونه مادربزرگش کمک خواستو اون توی ویلا بهش تجاوز میکنه همون شب مادربزرگش درحادثه آتش سوزی هیونگ سان کشته میشه،سوئه درحالی که نامه رو میخونه اتفاقات همزمان زندگی خودشو بااین ماجرادرهفت سال پیشو مرور می کنه،سالگرد ازدواجش بودودکمه سردست شوهرشو هدیه میدهو باهاش قرارشام میذاره ولی اون مست دربارمینروا با یی سول بوده ونمیاد ویکی از دکمه های سردستشو توی ویلا جامیذاره که همیشه همراه یی سول بود، دکتر برای حاملگی همونشب ناامیدش کرده بودووقتی شوهرش سرقرارشام سالگردنمیاد، به دیدن دوست پسرسابقش میره وروی شونه اش گریه می کنه ،اونم براش مدارک حاملگی جعلی جور میکنه،بعدیی سول نوشته غمواشکو بدبختی من(صحنه به دنیا آوردن بچه وبدون اینکه بچه رو ببینه، برای فرزندخواندگی فروختنش)، مایه شادی خوشبختی تو(صحنه ای که یی سول توی بیمارستان بالشتک دورشکمشوباز می کنه وبچه رو بغل می کنه)شد،برای همین نتونستم باهات همدردی کنم،امیدوارم روزی دوباره ببینمت لطفا مراقب هیون وو باش.سوئه بعدازخوندن نامه برای مصاحبه پخش زنده میره درپاسخ به سوال وظیفه اصلی بانوی اول آینده اگه شوهرش رئیس جمهوربشه میگه،بایدکاری کنه تارئیس جمهور به اصولش پایبند باشه،دردنیایی که به تبعیض بین آدما اهمیتی نمیده،خیلی خنده داره،اونایی که قدرت دارن حتی اگه قتل هم بکنن راحت قسردرمیرنو از زندگیشون لذت میبرن،بایدبدونین من کیم یی سولو کشتم!