دانلود برنامه Better Late than Single 2025

میگن زندگی پر از اتفاقات غیر منتظره است، اینجا به چشم تغییر احساسات یهویی جونگ موک به جه یون رو دیدم 😥

قشنگ بود

وایی خیلی از جونگ‌موک لجم گرفت

از قسمت 7 یا 8 به بعد واقعا تحمل دیدن برنامه سخت بود. حس میکنم تنها چیز مثبتی ک تو پایانش بود تجربه ای بود ک جه یون تونست کسب کنه تا یکم از نظر اجتماعی رشد کنه ازون جایی ک شنیدم الان به یه نفر بیرون از برنامه قرار میزاره. امیدوارم برا مین هونگم کسی ک لایقشه پیدا شه

دیشب تموم کردم قسمت هاشو
تا قسمت 8 واقعا عادی و فان بود و خدایی من کلی خندیدم سر کامنتای مجریا 🙂
ولی دو قسمت آخرو کلا درک نکردم و با هر حرکتی میگفتم یعنی چی مثلا؟………
اون از عشق ناگهانی اون پسره که هیچ معنی نداشت اون از کات کردن قسمتهای شرکت کننده های جدید که با هم قرار میزاشتن ، اون از قطع کردن حرفهاشون ؟؟؟؟؟؟
همه چی انگار پیچیده بود تو هم و فقط میخواستن زود تموم بشه
خواستین ببینید تا 8 نگاه کنید بقیه اشو بسپرید به قوه تخیلتون :))))

جونگ‌موک ردفلگ‌ترین بود ولی همه داشتن سعی می‌کردن توجیحش کنن و عادی جلوه‌ش بدن!!
یک بار خودتونو بذارید جای

مردای امثال جونگ موک رو‌ خوب میشناسم. اینا درواقع هیچکس جز خودشون رو دوست ندارن ولی میخوان همه دوسشون داشته باشن
۳ تا دختر واضحا بهش گفتن دوسش دارن ولی رفت سمت یی دو که اونم وابسته خودش کنه وقتی مطمئن شد یی دو رو هم اسیر خودش کرده رفت سمت جی یون😊😊 همه رو هم تو اب نمک خودش نگه داشت و نگفت بهشون حسی نداره به یومیونگ گفت احساساتم بهت صفر نیست و به اونیکی گفت اولویت سوممی. سمت جیسو هم نرفت چون اون خودش کلی آدم تو صف انتظار داشت و‌ رقابت سخت بود😂
یه جورایی به همه صدمه زد. دلیل سینگلیش هم همین بوده تا الان. شرط میبندم

نو جه یون پسر عزیزم امیدوارم یک رابطه پر از عشق پیدا کنی که عاشق همین مظلومیت و رفتار قشنگت بشه ✨

این برنامه مجریاش عالی بودند خیلی حال کردم باهاون و خندیم …‌خیلی خوب ریکشن نشون می دادند..اما از نظر کارگردان تلویزیونی افتضاح … ادیت ها و کارتها جوری هست که بیننده رو راضی نمیکنه بعضی شرکت کنندها که انگار روح هستند و فراموش میکنی که هستند! نه دبتی نه صحبتی نه مصاحبه ای این از نظر من ضعف بزرگی بود ! نسبت ب تایم برنامه میتونست تدوین قوی تری داشته باشه …
مثلا:

هرکسی خواست از این به بعد ببینه با نگاه روانشناختی عمیق نگاه کنه رفتارارو درک میکنه و کمتر از ما حرص میخوره.

در رابطه با جونگ موک نظر شخصی و شاید نادرستم اینه

سالم ترین رابطه‌ی ک درست تموم شد رابطه جه یون و جی‌یون بود که خوب تموم کردن (با توجه به کم تجربه بودنشون عالی بود)

معلمه اولش که انتخابش اون پسره که هیکلی بود ک لاغر کرده
بعد گفت فقط اون یه پسری بود که اهل استان …. هست
و
تنها وجه اشتراک اونا همشهری بودنشون بود
وقتی جیسو میخواست بهش اعتراف کنه قبول نکرد قبول نکرد
اخرم دلیلش این بود ک وقتی فرد جدید اومد دستم باز باشه
بعدش که اون معلمه اومد باهاش یه قرار رفت بعد چون وارد رقابت با لی سونگ شد (الکل خوردنشون)رفت دوباره سراغ جیسو
درحالی که خود جیسو ردش کرده بود
من اینجوری بودم که داداش فازت چیهههه
قشنگ برعکس میشنید حرفای طرف رو شاید از زرنگیش بود منتظر آدم جدید بود جیسو هم تو آب نمک خوابوندهه
تا دید دختر ژاپنی به دلش ننشسته کلا برگشت پیش جیسو ک دوسش داشت
قشنگ رفت دورهاشو زد دید بهتر نیست برگشت

اصلا نفهمیدم اون معلم ژاپنی و دکتره چی شدن
چون یهو پرش زمانی داشتیم
خیلیا رو نشون ندادن

جیسو خودش میگفت دوست داره طرف مردونه باشه
بعد همه رفته بودن دفتر خاطراتش رو خونده بودن همش سعی میکردن تظاهر کنن

یه جورای اینکه سعی کنی نزدیک بشی به کسی با چیزای که دوست داره عادیه
ولی ن اینکه خودتو یک نفر دیگه کنی تهشم نقش بازی کنی

یه جورای چون تاحالا قرار نزاشتن تایپ و ایده آل هاشون در حد تئوری بود
مثل مثلا نوجون های خودمون ک میگن طرف غیرتی باشه درحالی ک طرف زندگیشو خراب میکنه با این رفتار

یجورایی جه‌یون منو یادم قدیمای خودم میندازه، ترس از قضاوتها، کسی رو ناراحت نکردن و هزارتا درد این نبود اعتماد‌به‌نفس و عزت‌نفس
من خب دلایل این ضعف شخصیتی سابقم رو پیدا کردم سالها پیش، برام همش سوال بود و کنجکاو بودم جه‌یون تو چه محیطی بررگ شده که اینجوریه
ولی خیلی خوشحالم فهمیدم جه‌یون بعد برنامه کسی رو پیدا کرده🥹🥰 پسرک مهربون خنگ تو لیاقت یه زندگی خوب رو داری. پیشرفت کن شجاع باش اگور پگوری
ای خدا عین مادرا نشسته بودم از لحظه لحظه بهتر شدنش، شوخی کردناش، حرف دلش رو زدناش ذوق میکردم
بخدا همین کلمه به کلمه‌ای که میگفت هزارتا میارزه و کلی زحمت داشته
و برای بار شونصدم یادش میفتم واسش ذوق میکنم که پیشرفت کرد🥳

جون موک و جی یون سر قرار خودشون که سفر 1 شبه بود رفتن خیلی عجیب نبود چطوری انقدر زود خودمونی شدن که شب رو تخت کنار هم خوابیدن و یه حرکتی هم زدن؟؟

چون قشنگ تو تخت داشتن تکون می‌خوردن بعد جون موک تو مصاحبه گفت همه چی رو می‌ذاریم به عهده تخیل خودتون…

حالا جالبه اینا خیلی سریع فهمیدن به هم حس دارن که هیچ تو تنهایی هم این داستان پیش اومد در حالی که تو بقیه برنامه های کره ای که بقیه خیلی باتجربه هستن تو قرار گذاشتن در این حد زیاده روی نکردن ….

خوبه که ۲ قسمت اخر رو ندیدم