
دانلود سریال You and Everything Else 2025
با بازی کیم گو اون
نام ها: تو و هر چیز دیگر
محصول: 2025 کره جنوبی از شبکه Netflix
ژانر: عاشقانه | زندگی | درام | ملودرام
تاریخ پخش: Sep 12, 2025
قسمت ها: 15
روز های پخش: جمعه
مدت زمان: 60 دقیقه
وضعیت: پایان یافته
بازیگران:
Kim Go Eun – Park Ji Hyun – Kim Gun Woo
قسمت آخر اضافه شد.
زیرنویس فارسی قسمت آخر اضافه شد.
آهنگ های سریال اضافه شد.
خلاصه داستان: داستان درباره دو دوست قدیمی و رقیب دیرینه، ریو یون جونگ و چون سانگ یون است که از دوران دبستان تا 42 سالگی، بارها از هم دور و دوباره به هم نزدیک شدهاند. حالا یکی نویسنده سریال و دیگری تهیهکننده موفق فیلم است. یک روز، سانگ یون ناگهان مقابل یون جونگ ظاهر میشود و از او میخواهد که در سفرش به مرگ خودخواسته همراهش باشد، چرا که به سرطان پیشرفته مبتلاست.
.

.
اطلاعات بیشتر سریال
امتیاز:
.
لیست بازیگران نقشهای اصلی: نقشهای مکمل: . سازندگان سریال . سایر عناوین سریال عنوان بومی سریال: 은중과 상연 عنوان های دیگر سریال: Eun Jung & Sang Yeon تیزر و تریلرهای سریال * پخش آنلاین (سافت ساب) Netflix E01: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p E02: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p E03: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p E04: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p E05: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p E06: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p E07: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p E08: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p E09: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p E10: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p E11: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p E12: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p E13: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p * زیرنویس فارسی چسبیده (سافت ساب) Netflix آپلودبوی E01: 540p E02: 540p E03: 540p E04: 540p E05: 540p E06: 540p E07: 540p E08: 540p E09: 540p E10: 540p E11: 540p E12: 540p E13: 540p E14: 540p E15: 540p . لینک مستقیم E01: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p E02: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p E03: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p E04: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p E05: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p E06: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p E07: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p E08: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p E09: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p E10: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p E11: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p E12: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p E13: 480p – 540p – 720p – 720p.x265 – 1080p * نسخه بدون زیرنویس Netflix * * زیرنویس سریال نمایش لینک های دانلود ترجمه آیرن قسمت 01: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 02: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 03: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 04: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 05: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 06: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 07: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 08: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 09: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 10: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 11: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 12: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 13: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 14: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 15: لینک مترجم – لینک مستقیم . ترجمه ایان قسمت 01: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 02: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 03: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 04: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 05: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 06: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 07: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 08: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 09: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 10: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 11: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 12: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 13: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 14: لینک مترجم – لینک مستقیم قسمت 15: لینک مترجم – لینک مستقیم * آهنگ های سریال Various Artists – You and Everything Else * دانلود سریال You and Everything Else 2025 *
Eun Jung and Sang Yeon
Eunjungkwa Sangyeon
Two Women




این سریال واقعا اذیتم کرد دو سه قسمت آخر رو فقط یا داشتم گریه میکردم یا حرص میخورم یه جاهایی انقد عصبی میشدم دلم میخواست سانگ یون رو با دستام خفه کنم و کلی کتکش بزنم و چون دستم بهش نمیرسه بالشمو میکوبیدم تو دیوار :))
واقعا آدم عقدهای حسود رقت انگیز خودخواه و احمقی بود که دلیل تنهایی و بدبختیش خودش بود واقعا. درسته مامانش باهاش مهربون نبود ولی این تنهایی همهی رفتار های وقیحانهش رو توجیه نمیکنه تنها آدم با مامی ایشوز در جهان که نیست
خیلیا رابطهی خوبی با پدر یا مادرشون ندارن ولی دلیل نمیشه که بذارن همچین چیزی تو همهی جنبههای زندگیشون تاثیر بذاره که.
اون جونگ هم بیتقصر نبود واقعا، آدم خیلی مهربونی بود و با سانگ یون مثل یه دوست خیلی صمیمی رفتار میکرد و به این رابطهی یکطرفه خیلی اصرار داشت اون جایی که رابطهش با سانگ هاک بهم خورد همونجا باید قید این مثلا دوستی هم میزد ولی در عوض سعی کرد با سانگ یون دوباره مهربون و رفیق باشه واقعا اعصاب خورد کن بود کاراش هرچند از سر دلسوزی یا هرچی ولی باید یه جایی بس میکرد و دیگه اصلا اهمیت نمیداد چه تو بچگی چه دانشگاه چه سرکار چه حتی وقتی سانگ یون داشت میمیرد بازم هی میگفت من بهت اهمیت نمیدادم ولی چون خیلی مهربونه اهمیت میداد. به نظرم دلیل نصف دلشکستگی هاش مهربونی بیشاز حدش با سانگ یون بود بابا این مثلا دوستت از هر موقعیتی استفاده میکنه که تورو برنجونه بهت زخم بزنه دلتو بشکنه چرا انقد باهاش مهربونی؟ هیچ حد و مرزی نداشت برای رابطهش واقعا.
اگه انقد ساده دل و اوپن نبود با سانگ یون انقد هم آسیب نمیدید
و سانگ یون هم انقد اذیتش نمیکرد رابطهشون تبدیل میشد به یه همکاری معمولی
وقتی به عنوان همکار دوباره همو دیدن باید میذاشت در حد همون همکار باقی بمونن و دیگه هیچ حرف بغیر از کاری باهاش نمیزد
من قبلا یه همچین آدمی بودم و برای یه دوست خیلی صمیمیم واقعا همیشه صدمو گذاشتم و همیشه آسیب دیدم چون آدم سمیای بود خیلی اذیتم میکرد واسه همین آسیب دیدن های اون جونگ خیلی بهمم می ریخت و همش منتظر بودم اونم مثل من به یه نقطهی توقف برسه ولی این تا آخر مهربونه و دلسوز موند و این بدتر اذیتم کرد.
کلا از همون اول اون جونگ به سانگ یون به عنوان یه دوست نگاه میکرد و تو رابطهشون کسی که بیشترین تلاش رو میکرد اون بود ولی سانگ یون اینجوری نبود، فقط بهش حسودی کرد اذیتش کرد دلشو شکوند هر بار تو سختی بود حرص و ناراحتیشو رو این بدبخت خالی کرد اپن جونگ هم خیلی به سانگ یون و زندگی که اون موقع داشت غبطه میخورد ولی هیچوقت نذاشت این حسادت کنترلش رو به دست بگیره و باعث آزار سانگ یون بشن. همیشه بااینکه حسادت میکرد خوب سانگ یون رو میخواست.
من اوایل سریال از سانگ یون بدم نمیومد تا یه جاهایی حتی سعی میکردم درکش کنم و بهش حق بدم چون گناه داشت تنها بود تنها بزرگ شد و هیچکی رو نداشت ولی از وقتی رو اون فیلم شروع کردن کار کنن تبدیل شده بود به یه آدم مزخرف حسود عقدهای رقت انگیز غیر قابل درک کردن که هر بار یه ذره فشار روش بود میرفت سراغ اون جونگ تا رو اون بدبخت همهچی رو خالی کنه نهایتا هم با پررویی تمام پروژهش رو دزدید و تو چشماش زل زد گفت میخوام زندگیت و خراب کنم!!!!!
راستش از پایان سریال هم خیلی بدم اومد این زنیکه چطور روش شد بعد از همهی این کارایی که کرده بیاد بهش بگه تو چه شرایطیه و از اون جونگ بخواد باهاش بره سوییس برا اوتانازی
از اول تا آخر خودخواه و حق به جانب با اون جونگ رفتار کرد حتی اون عذرخواهی آخرش هم از سر خودخواهی و ترسش از تنها مردن و این بود که میدونست اون جونگ انقد مهربون (به نظر من اسکل نه مهربون) هست که درخواستش رو قبول کنه اون چند روز آخر که با هم خوش میگذروندن رو به عنوان یه خیال نشون میدادن خیلی بهتر بود خیال تو ذهن سانگ یون که بفهمه چقدر احمقانه تنها آدمی که واقعا بهش اهمیت میداد رو هزار بار با حماقت از خودش روند و اگه این کارا رو نمیکرد انقد بدبخت و تنها نبود. جدی اون جا که بعد ده سال اومده بود خونه اون جونگ عین پرروها انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده رفتار میکرد دلم میخواست خفهش کنم.
ا جونگ هم نباید قبول میکرد واقعا من خیلی اعصابم ازش بهم ریخت. و واقعا دیگه ازش خوشم نیومد این آخر کاری. میزدی تو گوشش میگفتی برو بمیر زباله دوست پسر دزد پروژه دزد جیندا. هی خواستم بگم رفتارش منطقیه ولی هی خودمو میذاشتم جاش میدیدم نه نمیتونم همچین آدمی رو ببخشم هرگز قبول نمیکردم همچین کاری کنم. الانم باید بهخاطر ترومای مردن یه نفر جلو چشمش که این زنیکه نفرت انگیز بهش تحمیل کرد دست و پنجه نرم کنه و زندگیش بازم بهم ریخت
کلا هر بار این دو تا با هم یه جا بودن یه حس دلخوری تو صورت اون جونگ بود و یه حس نفرت تو چهره سانگ یون
نفرت سانگ یون هیچ توجیهی نداشت واقعا حسود بود متنفر بود و هرجا زورش میرسید اذیت میکرد و آسیب میرسوند کلا رفتارش نرمال نبود یه آدم سمی زورگو که از شانس خوبش یه احمق مهربونه هم هی بهش فرصت میداد و اینم بیشتر و بیشتر بهش آسیب میرسوند.
اون جایی که تو تختش نشست گریه و زاری میکرد که چون سانگ هاک منو دوست نداره تو هم نباید باهاش باشی چقدرررر پررو وا خدایا
و اینکه کیم گو اون واقعا بازیگر خوبیه همهی پروژههایی که ازش دیدم درخشیده تنها عیب کارنامه هنریش به نظرم سریال گابلینه که اصلا با گونگ یو زوج خوبی نبودن
جی هیون هم وای تو هر چیزی دیدمش آدم مزخرف و غیر قابل تحملی بود فک نکنم دیگه هیچوقت ازش چیزی ببینم مگه بقیه بازیگراش مجابم کنن.
اسپویل
اون جونگ هم دیگه زیادی مهربون (و یه وقتایی اسکله) دیگه با این همه زخمی که این بهت زده و اذیتت کرده و رنجوندت این همه اهمیت دادن بهش و دلسوزی و مهربونی کردن رو باید یه جایی میذاشت کنار ولی همیشه با اینکه خیلی هم اذیت میشد ولی هوای سانگ یون رو داشت حتی بااینکه برلش سخت و اذیت کننده بود هم.
کامنت حاوی اسپویل
وای تا یه جایی من از سانگ یون اصلا بدم نمیومد و دلم هم براش میسوخت گناه داشت تنها بود کمبود محبت داشت از وقتی برادرش مرد هم دیگه زن کیش داغون شد و واقعا تنها بزرگ شد. حتی پیام ها و نامههایی که به سانگ هاک میداد هم با اینکه نباید این کارو میکرد ولی بازم سعی کردم بذارم پای این کمبود محبتش و شرایطی که داشت و تنها دلخوشیش همین کراشی بوپ رو رو دوست پسر دوست صمیمیش داشت
ولی از یه جایی دیگه واقعا زد تو جاده خاکی و تبدیل شد به یه آدم عقدهای ناراحت کننده پرروی خودخواه که هرچی دلش میخواد به اون جونگ میگه همیشه از در دوستی وارد میشه بعد شروع میکنه زخم زبون زدن و انتقاد کردن و نظر دادن راجع به هر چیزی که بهش هیچ ربطی نداره. و دوستی ای که اون جونگ بهش میداد رو همش پس میزد سر بیخود ترین چیزا اون جونگ رو ناراحت میکرد اصلا هرچی دلش میخواست میگفت بعد میذاشت میرفت. وقتی مامانش مریض شد و میخواست بدهیش به اون جونگ رو بده کل حرفایی که زد واقعا بی رحمانه و بیجا بود بعد میگه بیا همو نبینیم چرا فقط چون خواست بهت لطف کنه و باهات دوست بمونه حتی بااینکه سعی کردی دوست پسرش رو بدزدی
وای واقعا ازش بدم میاد خیلی آدم سمی و پررویی شده. الان اون قسمتی رو دیدم که به اون جونگ گفت میخوام به سانگ هاک پیشنهاد بدم پس تو دیگه برو کنارو دخالت نکن!!!!!! چقدر عوضی و پررو آخه
یعنی هر قسمتی که میبینم میگم دیگه از این پررو تر نمیشه باز یه کاری میکنه یه سوری میزنه به خودخواهی های قبلیش
خیلی وایب خوبی گرفتم از تیزرش انگاری کیدرامای قدیمه من ژانر درام عاشقانه میبینم خیلی خوشم اومد حتما میبینم
تا اخرین لحظات خیلی تلاش کردم سانگ یون رو درک کنم اما واقعا نتونستم
و به نظرم تا اخرین لحظات، خودخواهانه با اون جونگ رفتار کرد…
اون جونگ و سانگ یون به داشته های هم غبطه می خوردن اما فرق اون جونگ این بود که نمیذاشت این مقایسه ها اون رو غرق کنه اما سانگ یون… اون خیلی چیزها داشت هوش، زیبایی، توانایی و … اما هیچ وقت نتونستبه خودش باور داشته باشه و همیشه خودش رو عقبتر از اون جونگ می دونست..
اسپویل قسمت اول
وای وای وای فک کن آدمی که پروژه تو رو دزدیده و با همون به هزار جور موفقیت رسیده و دوستی سراسر فراز و نشیبی داشتید (قطعا کلی بهت آسیب های مختلف دیگه هم بهت زده طی سالهای دوستی و بعدش) بعد از هزار سال رو استیج جایزه بگیره و بگه تو الهام بخشش بودی !!؟؟ بعد بهت زنگ بزنه که میخوام ببینمت بعدش بگه دارم میمیرم میخوام اوتانازی کنم همراهم بیا. چقدرررر پررو خدایا
خیلی گریه کردم.
خیلی زیاد.
زیااااااااااااااد.
قشنگ بود. زیااااد.
کیم نامجون امروز این سریال رو به یه آرمی که ازش پرسیده چه سریالی قشنگه ببینم؟پیشنهاد داده !!!پس با شناختی که ازش دارم حتما میبینمش👍
فیلمش عالی بود واقعا زیبا بود
برای من سریال فوق العاده ای بود، از لحاظ فنی (بازیگری .کارگردانی .فیلمبرداری و متن ب شدت قوی) تا قسمت اخر عقل واحساسم درگیر بود خودم رو جای شخصیت های مختلف میزاشتم و لذت میبردم.
این سریال خودِ زندگیه
ادم خیلی چیزا میتونه از شخصیتا و برخوردشون یاد بگیره
ی تراپیه
ی جاهایی ش تلخ بود، اما لذت بخش
خوشی و رنج ،درک و شعور رو عمیقا حس کردم .
اولین سریالیه که دوست دارم ریواچ کنم.
حیفه نبینین
ممنونم از دوستانی ک با کامنت زیباشون منو راغب به دیدنش کردن
این انسانی ترین کار ممکن برای کسیه که سالهاست مرده و مجبوره رنج زندگی ناخواسته ای که بهش تحمیل شده رو بدوش بکشه.
منم اگه جای .چون. بودم همچین مرگی رو انتخاب میکردم
من چند وقت پیش سریال سلولهای یومی رو دیدم الان دیدم این دوتا با هم همبازی شدن بازم :))))
حتما میبینمش دوست دارم بدونم تو یه دنیای هزار درجه متفاوت از یومی چجوری رو به روی هم بازی کردن. داستانشون چجوری پیش میره. جفتشون هم بازیگرای فوقالعادهاین.
من خودم دختری هستم که تمام زندگی موبایک نفرمقایسه میشدم و۹۰٪ چیزهایی که بایدمال من میبود، مال اون میشدبااینکه بامن توی یه خونه زندگی نمیکردولی چون پدرومادرش فقیرترازما بودن این همه امتیازداشت نسبت به من البته خودش هم خیلی خوشگلتر بودتودل بروتر بود، خودشو شدیدا به بقیه نزدیک میکرد ودلبری میکرد.ودنیاچرخیدومن پدرومادرموازدست دادم وتوخونهی یه نفردیگه ساکن شدم!شنیدید میگن تونیکی میکن و دردجله انداز؟ نیکیهای والدینم به من برگشت چون این خانواده هیچ وقت نذاشتن من احساس غریبگی بینشون داشته باشم بجزدختربزرگ خانواده که حالادقیقااحساسی مشابه من داره …بااینکه اختلاف سنی بیشترازده سال داریم ولی این بچه شب و روزمنو خودشو والدینشو سیاه کرده، من باهزارتاانتخاب غلط دارم ازاینجامیرم که شایدکمی حالش بهتربشه ولی میدونم هیچ وقت حالش خوب نمیشه و هیچ وقت منو والدینشو نمیبخشه ومن تاابد توی ذهن اون یه عوضی میمونم که اومدوخانواده شو ازش دزدیددرحالی که دنیای من بادنیای اون خیلی فرق داره واصلاوجه شباهتی وجودنداره که بخوادمقایسه ای انجام بشه..
اینارو نوشتم چون میخواستم بگم بنظرمن درسته همه چیزازدرون مانشات نمیگیره و دنیای اطراف هم خیلی مهمه،من خودم روانشناسی خوندم بله کودکی ووالدین خیلی مهمن وشاکلهی ماروتاحد زیادی میسازن ولی ازیه جایی به بعددقیقاازاونجایی که میتونیم خودمون بریم دستشویی وحروف الفبارو بنویسیم میتونیم به اعماق وجودخودمون نگاه کنیم و زندگی خودمونو، خودمون جلو ببریم ، “همه چیز” ازوجودمانشات نمیگیره ولی حداقل “یه چیزایی” خیلی کوچکی که وجودداره! وقتی آدم یکبارقربانی باشه وتاابد ودرموردهمه چیزبچسبه به قربانی بودنش،این دنیاکاری میکنه که قربانی تربشه کاری میکنه این نقش قربانی که برای خودش انتخاب کرده به حقیقت تبدیل بشه براش، آدمی که میچسبه به زخمهای زندگیش محکوم میشه به تجربه کردن بارها وبارهای اون زخما و زدن اون زخمابه دیگران .من نمیتونم به این دختری که بخاطرمن داره آسیب میبینه بگم خواهش میکنم خودتورهاکن ازدشمنی بامن ازتنفرازمن چیزی نصیب تونمیشه داری خودتونابودمیکنی درحالی که خودتم میدونی من فقط بهانهام برای تو فقط یه بهانه که ازهمه چیزمتنفرباشی وقربانی باشی ولی عزیزی که داری این متنومیخونی، زخمی که داری رو مقدس بدار ولی بذارش تو آکواریوم واجازه نده واردبخشای دیگه زندگیت بشه، خودتو پیداکن و خودتو زندگی کن
بعد دیدن این سریال چقدر حالم بده
وجود ادمهای سمی مثل سانگ یون که در تمام زندگی همه چیتو خراب میکنن اخرم یک عذابی بهت تحمیل میکنن که سالها طول میکشه خوب بشی
مردم کره کم خودکشی میکنن تازه یه سری فیلمم میسازن که میگه امید خونتو میمکه خودت انتخاب کن و بمیر
واقعا بدترین سریال عمر کیدرامام بود
سریال قشنگ و سنگینیه همش باید حرص بخوری یا گریه کنی
دوستان صفحه صد خاطره این سریالو پیشنهاد دادن چون داستانش یجورایی مشابه هست
چرا لایکاش انقدر کمه؟ ارزش دیدن داره؟ اعصاب خوردی و گریه هست همش یا لحظه های خوب هم دارن؟عاشقانه ش در چه حدیه؟
سریالی که واقعا تصمیمی نداشتم که شروعش کنم رو دیدم…
چطور بگم خیلی با احساسات من بازی کرد و احساسات من رو بالا پایین کرد، پیچش داستانی مارو به همه جا برد…
من از داستانهای زندگی بلند مدت خوشم میاد و سریالای درام رو اگر رو مودش باشم میبینم و خب این سریال ترکیب این دو بود و باید بگم خیلی روم تاثیر داشت….
چند تا چیز بود که درگیرم کرد
ولی داداش اون جونگ چی شد واقعا؟ برام واقعا سواله؟؟؟!
فارغ از اینا سانگ یون شخصیت منفی نبود، اون فقط به ادمهای واقعی دنیا نزدیک بود، اکثرا ادمها توی اون موقعیت همینطوری رفتار میکنن(یکی بدتر یکی بهتر) ولی واقعا سانگ یون شرایط خوبی نداشت و اونجونگ در مقایسه با اون از لحاظ روانی موقعیت بهتری داشت و من اینو کجا فهمیدم؟ همونجایی که اونجونگ فهمید، با خوندن نوشتهی سانگ یون و اعتراف به کمبودهای
چقدر جمله”و من هیچوقت دوست داشته نشدم..” درد داشت و وقتی به سانگیون و زندگیش نگاه میکردی درکش میکردی
و خب سانگ یون یجوری سعی میکرد خودش رو ارضا کنه حالا به هر نحوی(درست یا غلط)
شخصیتها خیلی خوب پرداخته شده بودند(مخصوصا اصلیها)
نمیدونم ولی دوسش داشتم چون منو برد به عمق لایههای داستان
طوری که غرق شدم.
پیشنهاد میکنم اگر با ژانرش اوکی هستید.
توی ویدئویی که نتفلکیس گذاشته تو یوتی ، مردم راجب دوستی هاشون نامه دادن و کیم گو اون و این دختره نقش سانگ یان بهشون جواب دادن که مثلا این نوع دوستی رو تموم کنن یا نه ، یکی بود دقیقا مث اون جونگ و سانگ یان ، که دوست پسرش با دوستش نامه اینا رد و بدل میکردن ، هردوشون گفتن که باید با این دوستت قطع رابطه کنی . بامزه بود اون ویدئو پیشنهاد میکنم ببینینش.
احتمالا شاید الان دیده باشین ولی لینک :
https://youtu.be/USiFhShdyws?si=-VEkAof4H00Lz_z4
https://youtu.be/ZtByuuuWzNo?si=YhL_DpD77mbfWkYC
از هرکدوم از کامنتا میشه درس زندگی گرفت و کتاب نوشت . بچها امیدوارم هرجا هستین سلامت و شاد باشین .
من انقدر درمورد این سریال حرف دارم برای زدن و اشک برای ریختن که نمیدونم اصلا از کجا شروع کنم. ولی تا آخرین لحظه با وجود حرصی که از دستش میخوردم این فکر از سرم بیرون نرفت، سانگ یون نمیخواست تاکسیک باشه، نمیخواست حسود و عوضی و افسرده باشه. اونم بخاطر محیط اطرافش آسیب دید. بزرگترین ضربه رو هم مادرش بهش زد.
واقعا کسی تا تجربه نکنه نمیدونه چقدر دردناکه که احساس کنی مادرت تورو نمیخواد، نه به عنوان یه بزرگسال، به عنوان یه بچه. توی اون سن، رها شدگی و طرد شدگی معنا داره، اما توی بزرگسالی دیگه اونطور نیست. سانگ یون با ترس و نفرت و خشم بزرگ شد، همیشه حسادت کرد اما هرجا در توانش بود سعی میکرد جلوشو بگیره.
اون صحنه ای که اومد مامان اون جونگ رو بغل کرد، انگار اخرین ذرات مثبت وجودش داشتن بهش التماس میکردن حرکت بعدیشو انجام نده. ولی درنهایت اون همچین ادمی شده بود.
و اون جونگ؟ صادقانه از بهترین شخصیت هایی بود که دیدم. یه جاهایی جدی جدی بلند براش دست زدم و بلند فکر کردم که اصلا تورو کی نوشته که انقدر شگفت انگیزی!
دردناک بود.
حتا حین نوشتنش هم گریه م میگیره. هربار فکر میکردم هیچکس ارزششو نداره بخاطرش همچین دوستی و همچین دوستی ای رو از دست بدی. و حتا ادمی که روانش اسیب دیده ست و تاکسیکه مثل سانگ یون هم اینو فهمید درنهایت. هرچند دیر.
ببخشید اپیزود دو کیفیت ۵۴۰ انگار مشکل داره تایمش دو ساعته ، آخرش یه مشکلی داره
درنهایت خانواده، چه خوب و چه بد بزرگترین قسمت وجود و شخصیتمون رو شکل میده. امیدوارم با وجود تمام تفاوتهامون، نداشتههامون و سختیهای زندگی نشکنیم و دووم بیاریم، پذیرای کمک و محبت همدیگه باشیم، وگرنه شاید این تنهایی و رنج، ما رو از پا دربیاره… یا به زشتترین ورژن خودمون ینی یه آدم بیرحم و حسود تبدیل کنه که انتقام ناعدالتی و تمام نداشتههاشو از بقیه میگیره و این دقیقا کاری بود که سانگیون با تنها دوستی که آغوش محبتش به سمتش باز بود وقتی که خودش بود که از این محبت رو برمیگردوند، انجام داد. در آخر زمان مرگش فهمید که تو تمام این سالها، درکنار تمام تنهاییهاش میتونست دوستی باارزشی رو در کنار خودش داشته باشه، بدون اینکه اینقدر سعی کنه زندگی رو به کام خودش و اون جونگ تلخ کنه ولی خب مطمئنم که اگه اینطور سخت بیمار نمیشد و درمانی وجود داشت هیچوقت پیش اونجانگ نمیومد یا سالهای بیشتری باید میگذشت! 🙂
بنظرم اگر سونبه یکم بیشتر فکر میکرد و توضیح میداد حسش رو یون جونگ هم متوجه میشد اون حس ترحم و دلسوزی عه
ولی بنظرم صادقانه!
اینکه با پنهان کاری تمام اون کارا رو کرد
با اینکه میدونست دختره دوستش داره قطع نکرد ارتباط رو
مقصر بود!
نباید اون ساعت رو مینداخت وقتی میدونست طرفش چه حسی داره و …
و یون جونگ حق داشت
هیچ کس دوس نداره کنار شریک زندگیش احساس ناامنی کنه و همواره نگرانش باشه دلش نلغزه
ولی به هرحال یه نصحیت خواهرانه دوست هاتونو انقدر راحت با پارتنرتون نزدیک نکنید! هیچ کس جنبه شو نداره ارتباط زیاداز حد داستانه واقعا
من شخصا شاید با یه پسر معمولی سرکلاس یا جایی صحبت کنم و حتی گرم بگیرم
ولی درجا بفهمم رفیقم خوشش میاد یا با پارتنر های رفیقام درحد سلام احوال پرسی وقتی با دوستم میبینمشون عه صحبتم
اصن چرا آدم باید با پارتنر رفیقش انقد صمیمی باشه 😐🫣🎀
.
من یه بار اولین دیدار با دوستم و شوهرش با جفتشون دست دادم و خداحافظی کردیم از شوهرش بریم گردش یهو دوزاریم افتاد اوه اینا بچه اینجا نیستن نکنه بد برداشت کنن هنوز عذاب وجدان دارم🤣🫣 (اسم شهرشونو نمیبرم ولی خب تفکری باز نیستن انگاری و حتی برادر شوهر پسره که همراهشون بود انقد بد نگاهم کرد موندم 😐)
واقعا از سانگ یون بدم میاد ،
الان قسمت آخر رو تموم کردم😭😭
سریال قشنگی بود اما از دیدنش پشیمون و به کسی پیشنهاد نمی کنم بره ببینه😔
زنده بودن و زندگی کردن برای هیچ کس آسون نیست
احساسات و افکار ما همشون انعکاسی از محیط و جسم مونه
که هیچ کدوم از ما نقشی توی انتخاب کردن شون نداره
ممکنه خیلی ها مون بگن که سانگ یون خودش تصمیم گرفت همه اون کار هارو بکنه چون ذات حسود و عقده ای داشت
اما چیزی که برام سواله اینه که واقعاً خودمون میتونیم ذات خودمون رو انتخاب کنیم؟!؟!؟!
اگه جواب نه باشه
پس کسی که با ذات بدی به دنیا بیاد و مثل سانگ یون زندگی کنه گناه کاره ؟!؟
آدم های زیادی مثل سانگ یون توی زندگیم بودن
من هم ازشون متنفر نبودم
شاید بتونم بگم ازشون هم بدم نمیاد
اما ترجیح من اینه که ازشون فاصله داشته باشم
چون هرکسی یه ظرفیتی داره که اگه پر بشه
شروع میکنی به بدت اومدن از اون شخص شاید هم متنفر شدن ازش چون خودت رو لایق اون رفتار ها نمیبینی
از اون جایی که زندگی کوتاهه دوست دارم هر چقدر که میتونم از همچین چیزایی دور باشم
البته گاهی هم نمیشه از اون اشخاص فاصله گرفت مثلاً اگه برادر یا خواهرت باشه
اون موقع میشه عزیزی که دوستت داشتم و ازت متنفر بودم
پایه ی همه روابط خواهر برادری 🤣🤣
مثل مرگ مادرم یا مثل مرگ برادرم 💔
این واقعاً درد داشت ☹️
سانگ یون و اون جونگ
نه دوست های بدی بودن نه آدم های بدی
فقط بازیچهٌ زندگی شدن چون زنده بودن😭😭😭
حرفای قسمت14.. انقدر درکش میکردم و از زبون من حرف میزد که حس کردم دارم خاطرات خودمو مرور میکنم. هر دیالوگش مثل تکهای از ذهنم بود که بلند شده باشه و روی صفحه نقش ببنده. وقتی اعتراض میکرد، وقتی سکوت میکرد، حتی وقتی فقط با نگاهش چیزی رو میفهموند، انگار صدای درونی من داشت پخش میشد. عجیب بود که یه شخصیتِ کیدراما، میتونست اینهمه واقعی باشه، اینهمه شبیه من؛ همون دغدغهها، همون زخمها، همون کلمات..
پس تصمیم گرفتم حرفها رو بنویسم اما خطاب به اون دخترِ توی فامیل.
💚
내가 멀쩡한 게 싫어
망가졌으면 좋겠어, 나처럼..
بدم میاد ازینکه حالت خوبه،
امیدوارم نابود بشی، مثل من..
~
그때였다
영원히 이 여자를
이길 수가 없다는 걸 예감한 건.
모두가 M이를 좋아했다..
آن زمان بود
که پیشبینی کردم
هرگز نمیتوانم این دختر را شکست دهم.
همه M را دوست داشتند..
~
사실은 나도 그랬다
좋아하기만 했으면, 좋았을 텐데
미웠다..
~
내가 가진 걸로는
엄마를 기쁘게 할 수 없었으므로..!
~
그래서였다.
~
‘너처럼 사랑받지 못해서
“너처럼은
할 수가 없어서”
~
너를 좋아하는 것도 미워하는 것도
나는 힘이 들었다.
그래서 파괴했다.
너를 파괴하고 싶어서,
나를 파괴하고 싶어서:)))
راستش منم همینطور.
خوب میشد اگه فقط دوست داشتنش کافی بود.
ازش متنفر بودم..
~
چون من با آنچه داشتم
نمیتوانستم مادرم را خوشحال کنم..!
~
بخاطر همین بود.
~
‘چون مثلِ تو دوست داشته نشدم
“مثلِ تو
نمیتونستم باشم”
~
دوست داشتن تو و حتی متنفر بودن از تو
برای من سخت بود.
به همینخاطر نابودش کردم.
میخواستم تو رو نابود کنم،
میخواستم خودم رو نابود کنم:)))
END.♥️